سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، پرده ای جلوگیر از آفتها است . [امام علی علیه السلام]
آمار

بازدید امروز :542
بازدید دیروز :292
کل بازدید :3114325
تعداد کل یادداشت ها : 1491
103/9/8
یادداشت های گذشته [1484]
برگزیده ها
 
کانال گفتگو با زرتشتیان [0] سایت "گفت و گو با زرتشتیان" [0] بر قله احادیث [0] مبهم ترین شخصیت تاریخ [0] خلیج فارس در سخن پیامبر(ص) [0] هیچستان [1] ترجمه منشور کورش [0] راه مقابله با زرتشتی [0] زنده زنده پوست کندن [1] سهم زرتشتیان در جنگ با عراق [1] نقد مسلمانان به جای اسلام [0] همه چیز اسلام از زرتشت! [0] چهارشنبه سوری [0] چرا اسلام جایگزین زرتشتی؟ [0] مهمترین های اسلام و زرتشتی [1] نژادپرستی ابزار زرتشتیان [0] گرایش زنان به اسلام [0] برخورد زرتشتیان با مرتدان [0] مقایسه ی بحرینی ها و زرتشتی ها [0] مفاتیح و ادرار شتر [0] نژادپرستی ممنوع [0] پس از عمری پژوهش [1] اسلام فردوسی [0] اسلام برای 1400 سال پیش [0] حقوق حیوانات در اسلام [0] تفسیر فروهر [0] امام رضا(ع) و زرتشتیان [0] مقایسه ی ادرار گاو و شتر [0] توهین به ایرانیان [0] تغییر در زرین کوب [0] ساسانیان بیگانه از فروهر [0] شورش ها در ایران [0] حضور امامان در جنگ با ایران [0] استحقاق توهین؟! [0] کاهش جمعیت زرتشتیان [0] کاهش حضور زرتشتیان در اینترنت [0] جنگ و کشتار [0] نجابت زرتشتیان [0] درخواست زرتشتیان از من [0] ظلم به زنان [0] اسلام اختیاری ایرانیان [0] می خواهم زرتشتی شوم! [475] ارزش شعار زرتشتیان [0] دزدی حدیث [0] وحشی‏گری در ایران باستان [0] کشتارهای امام علی(ع) [0] اخراج آریایی ها [0] تشرف یک زرتشتی به اسلام [0] عوامل گرایش به زرتشتی [0] ملاک خودی و غیر خودی [0] مشروعیت انجمن زرتشتیان؟ [0] قرض دادن زن خود [0] اعدام در دین زرتشتی [0] نوروز [0] انتخاب رئیس حکومت [0] آدم خواری [0] بی اعتباری گاتها [0] کارنامه اسلام [0] پیامبر اسلام(1) [0] پیامبر اسلام(2) [0] آرشیو پیوند روزانه [74]
خبر مایه
 
0[0]
لینک خرید کتاب راه راستی: www.raherasti.ir/9791

عضویت در تلگرام
 

سایت راه راستی راه اندازی شد

رضا مرادی غیاث آبادی*کتابها و مقاله های متعدد از استاد رضا مرادی غیاث آبادی در زمینه ی باستان شناسی نشر یافته است. جملاتی از ایشان در مقاله ی «آیندگان این گناه را بر ما نمی بخشایند» چاپ شده در کتاب "نوروزنامه":

گمراه ساختن جوانان با ادعاهای بی سند
متأسفانه در سال های اخیر ... روشی در میان برخی  از دوستداران آیین های ایرانی (که تحقیق را با داستان پردازی اشتباه گرفته اند) شکل گرفته است که تاریخ ایران را نه با مبانی علمی، بلکه با شیوه های خیالپردازانه و ادعاهایی بدون منابع مستند، بازگو می کنند و آنرا به تحریف می کشند.
از آنجا که چنین گفتارهایی معمولاً همراه با سخنان زیبا، لفاظی و بیان های شعار آلود و اغراق آمیز همراه است؛ ناخودآگاه بر دل جوانان جستجوگر و مشتاق می نشیند و بمرور زمان، نه تنها ما را از دستیابی به واقعیت باز می دارد؛ بلکه بر دامنه ناآگاهی های ما می افزاید. امروزه چنین سخنانی به سرعت در میان کسانی که آگاهی کمتری از تاریخ ایران دارند، در حال گسترش است و می تواند اندیشه جوانان علاقه مند را برای مدتی طولانی به گمراهی کشد.
تاریخ و فرهنگ ایران بسیار پربارتر و غرورانگیزتر از آنست که نیازی به جعل عناصر ساختگی برای زیباتر ساختن آن داشته باشیم.

بیان واقعیتها چه زشت و چه زیبا
اگر در زمان ساسانیان نام زال و رستم و کورش و بسیاری دیگر را تنها به دلیل زرتشتی نبودن آنان از متن اوستا پاک کردند؛ امروزه ما می کوشیم «وندیداد» را از پیکر اوستا جدا سازیم، چرا که آنرا مطابق باورهای امروزی خود نمی دانیم. در حالیکه هر آنچه از گذشته باز رسیده باشد، چه زشت و چه زیبا، بخشی از واقعیت است و نمی توان آنرا نادیده گرفت. با سکوت و منتشر نکردن کتاب هایی مانند «دینکرد» نمی توان آداب و رسومی که در آن زمان در میان برخی گروه ها شایسته بوده و امروزه قباحت دارد را به انکار کشید.

تحریف گسترده در عصر ساسانی
یکبار در عصر ساسانیان با پیدایش دینی نوساخته و انتساب آن به زرتشت، تاریخ و فرهنگ کهن ایران را تحریف و نابود کردند. بنا به اظهارات شخص موبد کرتیر در کتیبه نقش رستم، پیروان همه ادیان ایرانی را از بین برده و نیایشگاه های آنانرا ویران و بجای آن آتشکده ها برساختند. کتاب مقدس اوستا (مجموعه نوشته های همه ایرانیان از هر قوم و باور دینی) را بدلخواه خود تحریف و دستکاری کرده و آنرا کتاب دینی خود قلمداد کردند.

زرتشتی نخواندن آیین های ایرانی
آیا ما می خواهیم یکبار دیگر بمانند آنان (عصر ساسانی) آیین های ایرانی را بدلخواه خود تحریف کنیم؟ آیا می خواهیم جشن های تیرگان، مهرگان، آبانگان، سده و بسیاری آیین های دیگر را که متعلق به پیروان ادیانی بوده است که توسط زرتشتیان ساسانی قتل عام شده و معابدشان به ویرانی کشیده شده بود را در کمال ناجوانمردی، آیین های زرتشتی بنامیم؟ آیا می خواهیم باز هم بدون هیچ منبع تاریخی و اسناد باستان شناسی، قدمت دین زرتشتی ساخته موبد کرتیر را بیش از هزار و هفتصد سال بدانیم و یاد وخاطره نیک زرتشت و پیروان راستین و بی آزار او را با آسیب های زرتشتیان ساسانی پیوند زنیم؟

دروغ
اینکه به دروغ سازمان ملل متحد را واضع روز جهانی کورش معرفی کنیم، جز فریفتن مردم هنری نکرده ایم.

خیال پردازی
بیایید بجای اینکه آتشدان های هخامنشی را «سکوی پرتاب سفینه فضایی» و گوی بالدار را «فضانوردی در حال هدایت سفینه» بنامیم؛ بجای اینکه «پر سیمرغ» را فرستنده موجودات فضایی و «سیمرغ» را «بشقاب پرنده» بدانیم؛ بجای اینکه «موبایل» را نامی ایرانی با سابقه ده هزار سال بنامیم ... و خود را ریشخند جهانیان کنیم، به سازوکارهای کشف نشده ساخت تخت جمشید بیندیشیم...

فروهر
شایسته تر آنست که نمادها و رمزینه های موجود در مشهورترین نگاره ایران هخامنشی، یعنی نقش «گوی بالدار» را به روشی تطبیقی و قیاسی بازشناسیم و نه آنکه نام موهوم «فروهر» را بدون هیچگونه منبع و مدرکی و بدون اینکه حتی یکبار این نام در متون هخامنشی آمده باشد را بر روی آن بگذاریم و ناگوارتر آنکه استنتاج هایی شگفت انگیز و حیرت آور بر آن ضمیمه کنیم که مثلاً سه ردیف پرهای آن نشانه اندیشه، گفتار و کردار نیک است. در حالیکه تعداد پرها و دیگر جزئیات آن در نقاط مختلف به گونه های کاملاً متفاوتی حجاری شده است. از سوی دیگر این نگاره در هیچیک از آثار زرتشتی ساسانی و حتی پس از آنان تا چند دهه اخیر دیده نشده و نشاندهنده این است که این نگاره ارتباطی با دین زرتشتی ندارد.

بازی با تاریخ
آیا براستی آنان به این نکته توجه نداشته اند که هیچگاه و در هیچ زمانی (حتی در زمان افراط گری های ساسانی) از زمان زایش یا زمان پیامبری زرتشت بعنوان مبدأ تقویم استفاده نکرده اند و کاربرد امروزی برخی کسان از این مبدأ، تنها قدمتی حدود ده ساله دارد (سال تدوین این نوشته 1384) و در هیچ منبع کهن تر از ده سال از آن یاد نشده است؟ تا کجا باید اندیشه های جوانان را به بازی گرفت؟ در کجای دنیا دیده اید که ملتی، زمان سنتی پیامبر خود را هر روز به دلخواه این و آن تغییر دهند؟

سخنان غیرعلمی و غلوآمیز
بسیاری از ما پژوهش روشمند و علمی با هدف گشودن گره های تاریخ ایران را با فعالیت های تبلیغاتی و غلو آمیز اشتباه گرفته ایم. آشکارسازی بخش های گره خورده در تاریکی تاریخ ایران، محتاج شعارپردازی و جعل اسناد نیست؛ بلکه احتیاج به دقت علمی دارد. ما سخنانی بازگو کرده و می نویسیم که هیچ برهانی آنرا پشتیبانی نمی کند و فرزندان آینده ما در برابر دیگران قادر به دفاع از آن نخواهند بود و ای بسا به آنان بقبولانند که همه افتخارات ایران خیالی و ساخته پدران شما بوده است. فرزندان ما در برابر آنان چه پاسخی و مدرکی دارند؟

شناسنامه کتاب:
نوروزنامه، رضا مرادی غیاث آبادی، تهران، نوید شیراز، چاپ اول، 1386.

لینک مرتبط:
هیچستان


  
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کد جستجوی گوگل